07136476172 - 09172030360 [email protected]

 

یک مطالعه که چندین دهه ادامه یافت، نشان می دهد مداخلات دوران کودکی در برابر مرگ به دلیل ناامیدی مؤثر است. دانش آموزانی که مداخلات زود هنگام در آن ها انجام شده بود، کمتر به نوشیدن مشروبات الکلی روی می آوردند، رفتارهای کم خطرتر از خود نشان می دادند و میزان آسیب به خود را کمتر گزارش می کردند.

 

یافته ها نشان می دهد که برنامه های مشابه، توانایی نجات جان افراد بی شماری را دارند.

افزایش تعداد مرگ به دلیل ناامیدی طی چند سال گذشته برای برخی جوامع و جمعیت شناسی فاجعه بار بوده است. در میان آمریکایی های 25 تا 44 ساله، خودکشی به دومین علت اصلی مرگ و میر تبدیل شده است، بیماری کبد در کنار عادات خطرناک نوشیدن الکل به ششم رسیده است و تعداد بیش از حد مصرف مواد افیونی همچنان در حال افزایش است.

عوامل مختلفی در پشت این آمار وجود دارد. کاهش فرصت اقتصادی برای بخشهای وسیعی از جامعه، استفاده زیاد از مسکن های افیونی به افرادی که به آنها نیازی ندارند، و زمینه های ژنتیکی برای برخی رفتارها از جمله این موارد است.

با این حال، بسیاری از مطالعات نشان داده اند که تعدادی فاکتور کاملاً قابل انعطاف وجود دارد که علاوه بر این عوامل خارجی یا ژنتیکی، می توانند موضوع مداخله باشند.

مطالعه اخیر منتشر شده در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم، دو دهه مداخله با کودکان در معرض خطر را دنبال کرد و نتایج آنها را در مقایسه با همسالان رها شده به حال خود ثبت کرد. یافته ها ممکن است یک راه حل جزئی برای بحران ارائه دهد.

 

رفتارهای ناامیدی اغلب از کودکی آغاز می شود

 

مطالعات نشان داده است که “رفتارهای ناامیدی” وجود دارد، مانند گرایش به افکار خودکشی یا سوء مصرف مواد، که بعداً منجر به مرگ می شود. این رفتارها توسط عوامل دیگری مانند تکانشگری یا فقدان مکانیسم های سالم مقابله با استرس پیش بینی می شود.

اصولاً با برنامه های مداخله ای می توان به این عوامل رسیدگی کرد. اگر این رفتارها کنترل یا جلوگیری شود، می توان از مرگ های بعدی نیز جلوگیری کرد.

از آنجا که بسیاری از این عوامل در دوران کودکی بوجود می آیند، محققان در آنجا برنامه ای را شروع کردند که هدف آن ارائه مهارتهای لازم به کودکان برای جلوگیری از بروز رفتارهای ناامیدانه است.

برنامه ای که آنها استفاده کردند، یک برنامه مداخله ای است، حول این ایده است که عوامل مختلفی می تواند کودک را بدون مهارت های اجتماعی، آمادگی تحصیلی یا توانایی تنظیم نظم رفتاری که می تواند مانع از بروز مشکلات بعدی در کودک شود، ترک کند.

با شروع مطالعه بر روی کودکان در معرض خطر در مهد کودک در سال 1991، محققان کودکانی را در مدارس که از نظر رفتارهای تهاجمی در کلاس، نمره بالایی کسب کردند، شناسایی کردند.

این کودکان و والدین آنها در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کسانی که در گروه آزمایش بودند، همه مداخلات را دریافت کردند. این موارد بر روی ایجاد مهارتهای اجتماعی دانش آموز، کاهش انگیزه آنها، کمک به والدین در ایجاد رابطه مثبت تر با فرزندشان و مداخلات در مدرسه برای کمک به دانش آموز متمرکز بود.

نتایج چشمگیر بود. رفتارهای پرخاشگرانه یا اخلال گرانه در خانه و مدرسه بلافاصله کاهش یافت.

بعداً، هنگامی که دانش آموزان شروع به مصرف مواد مخدر و الکل کردند، کسانی که مداخلات بر روی آن ها انجام شده بود، 46 درصد کمتر از همسالان خود، مشروبات خطرناک مصرف کردند.

مصرف هفتگی مواد افیونی آنها 61 درصد کمتر و احتمال بروز خودکشی در آنها بسیار کمتر بود. این مزایا برای دانشجویان همه گروه های جمعیتی وجود داشت.

کودکانی که در این مطالعه بودند اکنون 30 ساله هستند. آنها از بسیاری از همسالان خود بهتر عمل خواهند کرد.

یک برنامه جامع و طولانی مدت با هدف دادن مهارتهای لازم برای موفقیت در دانش آموزان ممکن است به جلوگیری از بسیاری از رفتارهای ناامیدی کمک کند، که می تواند منجر به پیامدهای نامطلوب زندگی شود.

نویسندگان استدلال می کنند که ماهیت طولانی مدت این برنامه، در برخی موارد تا 10 سال، برای موفقیت آن حیاتی بود. علاوه بر این، آنها می گویند که رویکرد چند وجهی این برنامه، به ویژه تمرکز بر روابط بین فردی، به دانشجویان امکان می دهد تا از چالش هایی که می توانست آنها را به سمت مصرف مواد مخدر یا آسیب به خود سوق دهد، کمک کند.

“یافته های ما نشان می دهد که برنامه های پیشگیری با هدف تسهیل دستیابی به مهارتهای کلیدی اجتماعی، رفتاری و تحصیلی در کودکان در معرض خطر مشکلات رفتاری، می تواند یکی از روشهای کاهش دهنده ی مرگ و میر زودرس و در میانسالی به دلیل رفتارهای ناامیدی و پر خطر باشد.»

 

برای کسب اطلاعات بیشتر به مؤسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.

 

منبع:

Jennifer W. GodwinConduct Problems Prevention Research Group2

به این مقاله امتیاز دهید