در یک مطالعهی دوسویه کور و کنترلشده، TMS دانشگاه استنفورد استفاده از دوزهای بالا از تحریک مغناطیسی مغز، با برنامهای تسریعشده و هدفگذاری فردی، باعث بهبود کامل ۷۹٪ از شرکتکنندگان مبتلا به افسردگی شدید شد.
از زمانی که تامی درمان آزمایشی افسردگی را در دانشگاه استنفورد دریافت کرده است، با شادی و انرژی بالا، سگش اسکات را برای پیادهروی میبرد.
نوع جدیدی از تحریک مغناطیسی مغز باعث بهبود سریع نزدیک به ۸۰٪ از شرکتکنندگان مبتلا به افسردگی شدید در مطالعهای که در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد انجام شد، گردید.
این درمان که با نام درمان هوشمند شتابگرفته نورومدولاسیون استنفورد (SAINT) یا بهطور ساده درمان نورومدولاسیون استنفورد شناخته میشود، شکلی فشرده و فردی از تحریک مغناطیسی فراجمجمهای است. در این مطالعه، بهبودی معمولاً طی چند روز رخ داده و ماهها ادامه داشت. تنها عوارض جانبی این روش خستگی موقتی و سردرد بود.
دکتر نولان ویلیامز نویسنده ارشد این مطالعه است که در تاریخ ۲۹ اکتبر در مجله روانپزشکی آمریکا منتشر شد، این استادیار روانپزشکی و علوم رفتاری، گفت: «این روش به خوبی عمل میکند، سریع است و غیرتهاجمی است. این روش میتواند یک تحول بزرگ در تحریک مغناطیسی مغز یا TMS باشد.»
بیستونه نفر با افسردگی مقاوم به درمان در این مطالعه شرکت کردند: حدود نیمی از آنها درمان SAINT را دریافت کردند و بقیه تحت یک روش دارونمایی TMS قرار گرفتند که شبیهسازیکننده درمان واقعی بود. پس از پنج روز درمان، طبق چندین روش استاندارد ارزیابی، ۷۸.۶٪ از شرکتکنندگان در گروه درمانT دیگر افسرده نبودند. آلن شاتزبرگ، استاد روانپزشکی و علوم رفتاری و یکی از نویسندگان این مطالعه، گفت: «این اثر بسیار چشمگیر و پایدار است.»
یک عمر با افسردگی
تامِی ون بروکلین، ۶۰ ساله، از ۱۵ سالگی از افسردگی رنج میبرده است. او گفت: «در سال ۱۹۷۵، نه داروها و نه درک امروز از افسردگی وجود داشت. دوستانم به من میگفتند که تلاش کافی نمیکنم.»
او افزود: «تمام این سالها فقط زنده بودم و زندگی نمی کردم! ، حتی زنده بودن در مواقعی بسیار دشوار بود.» این مهندس عمران گفت که مشاورهی روانشناسی تنها «تا چند ساعت بعد از جلسه» مفید بود. وقتی مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs) در دهه ۱۹۹۰ معرفی شدند، او شروع به مصرف پاروکستین (Paxil) کرد.
او گفت: «این دارو مانند یک داروی معجزهآسا عمل کرد»، اما پس از ۱۰ یا ۱۵ سال اثرش کاهش یافت و پس از ۲۵ سال کاملاً بیاثر شد. او داروهای دیگری را امتحان کرد، اما هیچکدام مؤثر نبودند و یکی از آنها حتی او را به فکر خودکشی انداخت.
خواهرش که در نزدیکی استنفورد زندگی میکند، او را با پژوهشگران SAINT آشنا کرد. او از خانهاش در ممفیس، تنسی پرواز کرد و در سپتامبر تحت درمان قرار گرفت. روز اول چیزی احساس نکرد؛ اما در روز دوم احساساتش شروع به بروز کردند: «احساس کردم که تمام این سالها چه چیزی را پشت سر گذاشتهام.»
او گفت: «روز بعد، ناگهان تغییر بزرگی رخ داد. احساس بهتری پیدا کردم و این احساس همچنان با من است.»
تحریک مغناطیسی تخصصی
درمان عادی تحریک مغناطیسی فراجمجمهای یا TMS که در حال حاضر توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) تأیید شده است، نیاز به شش هفته و جلسات روزانه دارد. تنها حدود نیمی از بیماران افسرده که این درمان را دریافت میکنند، بهبود پیدا میکنند و فقط حدود یکسوم از آنها به مرحلهی بهبودی کامل از افسردگی میرسند.
درمان SAINT این روش را با هدفگیری پالسهای مغناطیسی بر اساس مدارهای عصبی هر بیمار و ارائه تعداد بیشتری از پالسها در مدتزمان کوتاهتر پیشرفتهتر کرده است.
در این مطالعه، پژوهشگران ابتدا با استفاده از MRI بهترین نقطه برای هدفگیری در قشر پیشپیشانی جانبی هر شرکتکننده را مشخص کردند. این بخش مغز عملکردهای اجرایی مانند حل مسئله و کنترل پاسخهای ناخواسته را تنظیم میکند. تحریک در ناحیهای از مغز انجام شد که قویترین ارتباط را با قسمت سینگولیت زیرمغزی دارد؛ بخشی از مغز که در افراد مبتلا به افسردگی بیشفعال است. تحریک مغناطیسی فراجمجمهای اتصال بین این دو ناحیه را تقویت کرده و کنترل قشر پیشپیشانی جانبی بر فعالیت در سینگولیت زیرمغزی را تسهیل میکند.
پژوهشگران همچنین بهجای ۶۰۰ پالس، از ۱۸۰۰ پالس در هر جلسه استفاده کردند. (این مقدار بیشتر قبلاً بهصورت ایمن در سایر درمانهای تحریک مغزی برای اختلالات عصبی مانند بیماری پارکینسون استفاده شده است.) بهجای ارائه یک جلسه در روز، آنها ۱۰ جلسه ۱۰ دقیقهای با ۵۰ دقیقه استراحت بین جلسات به شرکتکنندگان ارائه دادند.
برای گروه کنترل، پژوهشگران از سیمپیچ مغناطیسی استفاده کردند که تجربهی پالسهای مغناطیسی واقعی را شبیهسازی میکرد؛ هر دو گروه کنترل و درمان فعال، از هدفونهای ضد صدا استفاده کردند و از یک پماد موضعی برای کاهش حس استفاده شد. نه پژوهشگری که این روش را اجرا میکرد و نه شرکتکننده، از اینکه درمان واقعی دریافت شده یا خیر آگاهی نداشتند.
گروه سختدرمان
شرکتکنندگان در آزمایش بین ۲۲ تا ۸۰ سال سن داشتند؛ بهطور میانگین، آنها به مدت ۹ سال از افسردگی رنج برده بودند. آنها داروهای بسیاری را امتحان کرده بودند، اما یا اثری نداشتند یا اثر آنها متوقف شده بود. در طول آزمایش، شرکتکنندگانی که دارو مصرف میکردند، دوز معمول خود را حفظ کردند؛ شرکتکنندگانی که دارویی مصرف نمیکردند، داروی جدیدی شروع نکردند.
مخققان دانشگاه استنفورد در طی چهار هفته پس از درمان، ۱۲ نفر از ۱۴ شرکتکنندهای که درمان را دریافت کردند، بهبود یافتند و ۱۱ نفر از آنها معیارهای FDA برای بهبودی کامل را برآورده کردند. در مقابل، تنها دو نفر از ۱۵ شرکتکنندهای که دارونما دریافت کردند، معیارهای بهبودی را برآورده کردند.
ازآنجاکه شرکتکنندگان در این مطالعه معمولاً طی چند روز پس از شروع SAINT احساس بهتری داشتند، پژوهشگران امیدوارند این روش بتواند برای درمان سریع بیمارانی که در بحران روانی هستند، استفاده شود. بیمارانی که داروهای ضدافسردگی را شروع میکنند، معمولاً برای کاهش علائم یک ماه زمان نیاز دارند.
ویلیامز گفت: «ما میخواهیم این روش را به بخشهای اورژانس و بخشهای روانپزشکی ببریم، جایی که بتوانیم بیمارانی را که در وضعیت اضطراری روانی هستند، درمان کنیم. دورهی بلافاصله پس از بستری شدن زمانی است که خطر خودکشی بیشترین است.»
ون بروکلین گفت که از زمانی که پس از درمان به خانه بازگشته است، تغییرات چشمگیری در زندگیاش ایجاد کرده است.
او گفت: «من تمایل بسیار قوی به سامان دادن زندگیام دارم.»
او افزود: «دیگر کارهایم را به تعویق نمیاندازم. بهتر میخوابم. مصرف الکل را کاملاً کنار گذاشتهام. سگم را به پیادهروی میبرم و دوباره برای لذت خالص گیتار میزنم.»
مهمتر از همه، او گفت: «من مثبت ماندهام و با دیگران محترمانه رفتار میکنم. اینها تغییرات بزرگی در زندگی من هستند.»
روش TMS دانشگاه استنفورد در کلینیک سلامت مغز دانا در شیراز!
در حال حاضر، این روش نوین در کلینیک سلامت مغز دانا به کمک دستگاه های پیشرفته تحریک مغناطیسی مغز (TMS) زیر نظر روانپزشکان متبحر برای برخی بیماران مبتلا به افسردگی شدید که به درمانهای رایج پاسخ ندادهاند، قابل انجام است. ماتلاش میکنیم با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته و تیم تخصصی، امید تازهای برای بهبودی سریع و پایدار به بیماران ارائه دهیم.
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.