یکی از بزرگترین مشکلاتی که در درمان اختلالات خلقی وجود دارد، زمان زیادی است که برای اثرگذاری درمانها نیاز داریم. درمانهایی مثل داروهای ضد افسردگی یا رواندرمانی معمولاً سریع عمل نمیکنند و ممکن است هفتهها طول بکشد تا علائم بهبود پیدا کنند. اما روشهای جدیدتری مثل تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال (TMS) وجود دارند که بهطور مستقیم بر مغز تاثیر میگذارند و به ویژه برای افرادی که به داروها جواب نمیدهند، مفید هستند. با این حال، درمان با TMS هم زمانبر است و برای کسانی که مشکلات حملونقل یا کمبود وقت دارند، میتواند چالشبرانگیز باشد.
روش جدیدتر به نام تحریک مغناطیسی شتابدار (Accelerated TMS) وجود دارد که هدف آن کاهش زمان درمان و تسریع در بهبود علائم افسردگی است. در این روش، چندین جلسه درمانی در روز انجام میشود تا سرعت درمان افزایش یابد و بیمار سریعتر به نتیجه برسد. یکی از این پروتکلها که توسط FDA تایید شده، Stanford Neuromodulation Therapy (SNT) است که شامل پنج روز درمان با ده جلسه TMS در روز میباشد.
ویژگیهای تحریک مغناطیسی شتابدار
برای موفقیت درمان با تحریک مغناطیسی شتابدار، باید به چندین پارامتر مهم توجه کرد:
- فرکانس تحریک: این که چقدر مغز در هر جلسه تحت تاثیر پالسهای مغناطیسی قرار میگیرد، بسیار مهم است.
- فاصله بین جلسات: این که چند ساعت یا روز باید بین دو جلسه فاصله باشد.
- میزان قرارگیری در معرض درمان: این شامل تعداد جلسات درمانی و تعداد پالسهایی است که در هر جلسه داده میشود.
- شخصیسازی درمان: برای هر فرد باید درمان بهطور خاص تنظیم شود. مثلاً با استفاده از تصویربرداری مغزی میتوان نواحی دقیق مغز را هدف قرار داد.
- وضعیت مغز: شرایط مغزی فرد و درمانهای همزمانی که دریافت میکند (مثل دارو یا رواندرمانی) میتواند بر روی اثربخشی درمان تاثیر بگذارد.
مزایای تحریک مغناطیسی شتابدار
تحریک مغناطیسی شتابدار مزایای زیادی دارد:
- این روش میتواند سریعتر از درمانهای معمولی به نتیجه برسد.
- بهویژه برای کسانی که به داروهای ضد افسردگی جواب نمیدهند، بسیار مؤثر است.
- با کاهش زمان درمان، این روش برای کسانی که مشکل حملونقل یا کمبود زمان دارند، مناسب است.
- چون تعداد جلسات بیشتر میشود، احتمال بهبود سریعتر برای افراد مبتلا به افسردگی شدید یا مقاوم وجود دارد.
چالشها و مشکلات احتمالی
با وجود تمام مزایا، تحریک مغناطیسی شتابدار چالشهایی هم دارد:
- عدم استانداردسازی پروتکلها: هنوز پروتکلهای دقیق و استانداردی برای این روش وجود ندارد و این باعث میشود که نتایج درمانی در هر تحقیق متفاوت باشد.
- خطرات جانبی: چون تعداد جلسات و پالسها بیشتر میشود، احتمال بروز عوارض جانبی هم وجود دارد. به همین دلیل باید مراقبتهای بیشتری انجام شود.
- دوام اثرات درمانی: برخی از تحقیقات نشان میدهند که ممکن است اثرات درمانی سریعتر از روشهای معمولی باشند، اما در بلندمدت نتایج کمتری داشته باشند.
نیاز به تحقیقات بیشتر
این روش هنوز در مراحل ابتدایی تحقیقاتی قرار دارد و برای اینکه بتوانیم از آن بهطور گستردهتری استفاده کنیم، نیاز به تحقیقات بیشتر داریم. باید بفهمیم که بهترین پارامترها برای این درمان چه هستند و چگونه میتوان آن را برای هر فرد شخصیسازی کرد. همچنین باید مشخص شود که آیا این روش واقعاً بهتر از درمانهای معمولی است یا نه و آیا عوارض جانبی آن در درازمدت بیشتر از فواید آن است.
پروتکلها و پارامترهای درمان
برای انجام تحریک مغناطیسی شتابدار، باید به چندین پارامتر کلیدی توجه کرد. این پارامترها شامل موارد مختلفی از جمله فرکانس تحریک، فاصله بین جلسات و میزان قرارگیری در معرض درمان هستند که تأثیر زیادی در سرعت و اثربخشی درمان دارند. برای مثال:
فرکانس تحریک: این که پالسهای مغناطیسی با چه سرعتی به مغز وارد میشوند، نقش زیادی در نتیجه درمان دارد. برخی از پروتکلها از فرکانسهای بالا استفاده میکنند که موجب تحریک بیشتر مغز میشود.
فاصله بین جلسات: در روشهای معمولی، هر جلسه باید حداقل 24 ساعت فاصله داشته باشد، اما در تحریک مغناطیسی شتابدار، این فاصله میتواند کوتاهتر شود تا درمان سریعتر اثر کند.
میزان پالسها: در برخی پروتکلها، تعداد پالسهای مغناطیسی که در هر جلسه وارد مغز میشود، افزایش مییابد تا سرعت درمان افزایش یابد. این افزایش در تعداد پالسها ممکن است موجب درمان سریعتر افسردگی شود.
شخصیسازی درمان: یکی از مهمترین جنبههای تحریک مغناطیسی شتابدار، شخصیسازی درمان است. این به این معنی است که هر فرد باید درمان خاص خودش را با توجه به ویژگیهای مغز و نیازهای خاص خود دریافت کند.
مزایای شتابدهی درمان
با استفاده از تحریک مغناطیسی شتابدار، میتوان زمان درمان را به طرز قابلتوجهی کاهش داد و نتایج سریعتری از درمانهای معمولی به دست آورد. در این بخش به مزایای این روش پرداخته میشود:
- افزایش سرعت درمان: با شتابدهی به درمان، زمان پاسخدهی به درمان افسردگی کاهش مییابد، بنابراین بیمار سریعتر بهبودی را احساس میکند.
- کاهش بار درمان: درمانهایی که بهطور معمول نیاز به مدت زمان طولانی دارند، میتوانند برای برخی از بیماران با مشکلات حملونقل یا کمبود زمان دشوار باشند. تحریک مغناطیسی شتابدار این مشکلات را کاهش میدهد.
- مؤثر در درمان افسردگی مقاوم: برای بیمارانی که به داروها و درمانهای معمولی پاسخ نمیدهند، این روش میتواند یک راهحل مؤثر باشد.
چالشها و محدودیتها
اگرچه تحریک مغناطیسی شتابدار بسیار امیدوارکننده است، اما مانند هر روش درمانی دیگر چالشهایی دارد که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد:
- نیاز به تحقیقات بیشتر: هنوز تحقیقاتی که تأثیرات بلندمدت این روش را بررسی کنند، کافی نیستند. از آنجا که این روش جدید است، ممکن است اثرات جانبی طولانیمدت آن هنوز بهطور کامل شناسایی نشده باشند.
- خطرات احتمالی: افزایش تعداد جلسات و میزان پالسها ممکن است خطراتی را به همراه داشته باشد، از جمله عوارض جانبی مانند سردرد یا تحریک بیش از حد در مغز.
- هزینه و دسترسی: این درمانها معمولاً هزینهبر هستند و ممکن است همه بیماران دسترسی به آن نداشته باشند. به همین دلیل، باید راههایی برای کاهش هزینهها و دسترسی بیشتر به این روشها پیدا کرد.
آینده و تحقیقات
در نهایت، تحریک مغناطیسی شتابدار به عنوان یک روش درمانی نوآورانه در حال گسترش است. برای اینکه این روش بهطور مؤثرتر و وسیعتری در درمان افسردگی مورد استفاده قرار گیرد، تحقیقات بیشتری لازم است تا بهترین روشها و پارامترهای آن مشخص شوند. تحقیقات باید بیشتر روی موارد زیر متمرکز شوند:
- بررسی پارامترهای بهینه برای شتابدهی به درمان
- بررسی اثربخشی بلندمدت و ایمنی این روش
- استفاده از بیومارکرها و روشهای تصویربرداری مغزی برای شخصیسازی درمان
- تحقیق در مورد تعامل این روش با داروهای دیگر یا رواندرمانی
در آینده، با استفاده از تحریک مغناطیسی شتابدار، ممکن است ما شاهد پیشرفتهای زیادی در درمان افسردگی و سایر اختلالات روانی باشیم، بهویژه در بیمارانی که به درمانهای معمولی پاسخ نمیدهند.

درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.