خلاصه مطالعه
آسیب ناشی از سیستم ایمنی، به جای ورود ویروس و کشتن سلولهای مغز ممکن است توضیح دهد که چرا افراد عواقب طولانیمدت مرتبط با عفونت کووید را تجربه میکنند.
منبع: Yale
عفونت ناشی از کرونا، ممکن است در درجه اول یک بیماری تنفسی باشد. اما دامنه آن بسیار فراتر از ریه ها است. از زمان شروع همهگیری، برای متخصصان مغز و اعصاب روشن شده است که این بیماری فراگیر میتواند حتی با ارزشترین اندام ما یعنی مغز را تحت تأثیر قرار دهد.
عوارض عصبی و روانپزشکی کووید بسیار متنوع است. گاهی اوقات تا مدت ها پس از بهبودی بیماران از عفونت های اولیه، عوارض ادامه می یابد. سرنا اسپودیچ، پروفسور گیلبرت اچ. گلسر، پروفسور نورولوژی، در مقاله “چشم انداز” خود که در 20 ژانویه در ساینس منتشر شد، می نویسد، مطالعه مکانیسم های چگونگی ایجاد این عوارض برای کمک به افرادی که با علائم ماندگار دست و پنجه نرم می کنند، ضروری است.
اسپودیچ میگوید:
«بسیاری از بیماران از بازگشت به زندگی عادی خود ناامید هستند. این مورد برای آنها بسیار ناامیدکننده است. متاسفانه ما درمانهای هدفمند برای شرایط آنها نداریم. تا زمانی که پاتوفیزیولوژی را درک نکنیم، نمیتوانیم درمان آنها را به درستی راهنمایی کنیم.»
در دو دهه گذشته، اسپودیچ اثرات HIV را بر روی مغز مطالعه کرد. مجذوب این بود که چگونه این ویروس کوچک می تواند عواقب طولانی مدتی را در افراد آلوده ایجاد کند. سال 2020 هجوم یک ویروس جدید را به همراه داشت. به سرعت تعداد فزایندهای از گزارشهای بالینی از بیماران مبتلا به مشکلات مربوط به مغز را به دنبال داشت.
او با همکاری همکاران در ییل، از آن زمان بیشتر تمرکز خود را بر یادگیری بیشتر در مورد تأثیرات عصبی ویروس کرونا متمرکز کرده است.
یکی از جنبههای ویروس که برای اسپودیچ بسیار شگفتانگیز بوده است.
طیف ناهمگون علائمی که ویروس ایجاد میکند، بسیار عجیب است. حتی با موارد خفیف، کووید می تواند باعث گیجی، هذیان، خواب آلودگی، عملکرد شناختی ضعیف، سردردهای شدید و احساسات ناراحت کننده پوستی شود. در موارد شدیدتر، بیماران دچار عوارضی به اندازه سکته مغزی شده اند.
محققان در ابتدا بر روی عوارض در مرحله حاد بیماری تمرکز کردند. با پیشرفت همه گیری به زودی متوجه شدند که بسیاری از این عوارض می توانند طولانی مدت باشند.
«اکنون گزارشهای بسیاری وجود دارد که نشان میدهد افراد برای ماهها علائم مداوم دارند. اسپودیچ می گوید که به آن “کووید طولانی” می گویند. اغلب تب و مشکلات تنفسی برطرف شده است. اما همچنان مشکلاتی در زمینه تفکر، تمرکز، حافظه، یا مشکل با احساسات عجیب و سردرد دارند.
در آغاز همهگیری:
محققان نگران بودند که علائم عصبی ممکن است به ویروس کرونا نسبت داده شود که به طور بالقوه به سلولهای مغز حمله کرده و تکثیر میشود و مستقیماً به مغز آسیب میزند. با این حال، اکثریت قریب به اتفاق شواهد فعلی نشان می دهد که این مورد نیست.
اسپودیچ میگوید: «در مقالهمان، شواهدی را جمعآوری کردیم که بهطور سیستماتیک بررسی شده و چگونگی تأثیر مغز در طول کووید حاد را خلاصه کردهایم».
ما متوجه شدیم که بیشتر تحقیقات به جای اینکه ویروس وارد مغز شود و سلولها را در آنجا بکشد، به آسیب ناشی از سیستم ایمنی اشاره میکند.
مطالعه مایع مغزی-نخاعی
مایع مغزی نخاعی (CSF) درواقع مایع اطراف مغز و ستون فقرات است. محققان می توانند در این جا به دنبال وجود عوامل بیماری زا در سیستم عصبی باشند. از بین بسیاری از مطالعاتی که در سرتاسر جهان انجام شده است، تعداد بسیار کمی بقایای ویروس کرونا را در CSF شناسایی کرده اند.
علاوه بر این، مطالعات کالبد شکافی – که گاهی اوقات می تواند قطعات ویروسی را در مغز تشخیص دهد – همچنین نتوانسته است ذرات باقی مانده را پیدا کند.
با این حال، حتی در صورت عدم وجود یک ویروس در حال تکثیر، کووید ممکن است همچنان در تغییرات ایمنی نقش داشته باشد. به طور خاص، مطالعات به افزایش نشانگرهای فعال شدن سیستم ایمنی و التهاب در CSF و مغز اشاره کرده اند. همین موارد ممکن است زمینه ساز علائم باشد. به عنوان مثال، سلولهای ایمنی پروتئینهای خاصی را برای مبارزه با عفونت آزاد میکنند. اما این پروتئینها همچنین میتوانند اثرات خارج از هدف داشته باشند. برای مثال اینکه در عملکرد عصبی اختلال ایجاد میکنند.
اسپودیچ میگوید:
«ما معتقدیم در برخی از افرادی که مبتلا به کووید و علائم عصبی هستند، سیستم ایمنی باعث ایجاد تغییراتی در سیستم عصبی میشود که در نهایت آنها را علامتدار میکند.
علاوه بر این، دانشمندان بر این باورند که برخی از علائم ممکن است ناشی از خودایمنی باشد. حالتی که در آن سیستم ایمنی برای مبارزه با یک پاتوژن ورودی فعال می شود. اما به اشتباه سلول های خود بدن را به عنوان هدف تشخیص می دهد.
او میگوید: «در این موارد، سیستم ایمنی به اشتباه میافتد. به سلولهای مغزی یا سلولهای عصبی محیطی خود حمله میکند. باعث عواقب عصبی یا روانپزشکی میشود».
تداوم مشکلات پس از رفع عفونت حاد در بیماران، پدیده گیج کننده تری است.
تظاهرات طولانی مدت کووید بسیار ناهمگن است. آزمایشهای بالینی که بیماران انجام میدهند اغلب به حالت عادی برمیگردند. بنابراین مطالعه آن به ویژه شرایط دشواری است.
اسپودیچ میگوید: «بیشتر این بیماران از پزشکان خود میشنوند که هیچ مشکلی در آنها وجود ندارد. مابقی انتشارات ما بر تلاش برای کشف علل طولانی مدت کووید متمرکز است.
کووید طولانی مدت ممکن است ناشی از التهاب عصبی مداوم ناشی از عفونت حاد یا سایر انواع تغییرات مربوط به خودایمنی باشد. اما در حال حاضر فقدان شواهد روشنی وجود دارد که هر دو فرضیه را تأیید کند. کووید درازمدت به روشهای بسیار متنوعی نشان داده میشود. برای درک پاتوفیزیولوژی آن به متخصصان مختلفی نیاز است که با هم کار کنند.
اسپودیچ میگوید:
«مقاله ما تا حدی در تلاش بود تا توجه را به این موضوع جلب کند و تحقیقات تحقیقاتی بیشتری را انجام دهد. برای بسیاری از مبتلایان به کووید طولانی، وضعیت آنها ممکن است توانایی آنها را برای کار مختل کند. کیفیت زندگی آنها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. او میگوید که تعداد افرادی که به دلیل این شرایط برای مرخصی از کار درخواست دادهاند «تعجبآور» است. تحقیقات بیشتر برای کمک به افراد برای بازگرداندن زندگیشان ضروری است.
به عنوان مثال، اگر تحقیقات نشان دهد که التهاب بیش از حد یا یک حمله خودایمنی در مغز مقصر برخی علائم عصبی طولانی مدت است، این به دانشمندان کمک می کند تا درمان های هدفمندتری را توسعه دهند.
محققین میگویند:
«این مهم است که ما پاتوفیزیولوژی و آنچه را که «فنوتیپهای بیولوژیکی» مینامیم را درک کنیم. درنتیجه بتوانیم به درمان صحیح افراد کمک کنیم. اسپودیچ همچنین بر این باور است که تحقیقات بیشتر برای درک اینکه آیا ابتلا به کووید طولانی مدت افراد را مستعد مشکلات بعدی می کند، ضروری است. به عنوان مثال، در مورد اینکه آیا بیماران در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به زوال عقل یا سایر پیامدهای عصبی هستند، اطلاعات کافی وجود ندارد.
«ما در تلاش هستیم تا وضعیتی را که مردم در این لحظه با آن روبرو هستند حل کنیم. اما همچنین باید هر چیزی را که این روند جاری میتواند رخ دهد قطع کنیم. تا عواقب طولانیمدتی برای آنچه در سیستم عصبی میگذرد وجود نداشته باشد.»
اسپودیچ در آزمایشگاه خود به استفاده از ابزارهایی که طی سالها توسعه داده است ادامه میدهد. هدفش درک بهتری از چگونگی تأثیر HIV بر مغز برای کشف اسرار ویروس کرونا است. او از نزدیک با همکاران متعددی در دانشگاه ییل همکاری میکند.
بررسی سلول ها و پروتئین ها
برخی سلولها و پروتئینهای مختلفی که مغز را احاطه کردهاند را میتوان در CSF اندازهگیری کرد. در حال مطالعه نحوه عملکرد متفاوت آنها در افرادی که مدتها به کووید مبتلا هستند در مقایسه با افرادی که عوارض بیشتری ندارند، هستیم.
آنها همچنین از تصویربرداری MRI برای مطالعه تفاوتهای ساختاری و عملکردی مغز بین این گروهها استفاده میکنند. اسپودیچ امیدوار است که کار آنها نه تنها به کسانی که با اثرات کووید دست و پنجه نرم می کنند پاسخ دهد.
بلکه سایر عفونت های ویروسی ناشناخته مانند بیماری لایم را نیز روشن کند.
او میگوید: «ابزارهای تحقیقاتی شگفتانگیزی در حال حاضر در دسترس ما هستند. به ما امکان میدهند ایمونولوژی را مطالعه کنیم، به دنبال قطعات ریز ویروس بگردیم و تغییرات در ساختار مغز یا نحوه عملکرد آن را مشاهده کنیم.»
این کار مستلزم زمان، بودجه، تلاش و سرمایهگذاری است. اما من مطمئن هستم که به پاسخها خواهیم رسید.»
درباره نویسنده
خجسته رحیمی جابری، پژوهشگر دکترای تخصصی علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز و نویسنده وب سایت انستیتو سلامت مغز دانا. زمینه کاری تخصصی ایشان مشکلات حافظه و آلزایمر است وی بیش از 20 مقاله معتبر بین المللی در این زمینه به چاپ رسانده است. می توانید پژوهش های او را در اینجا (کلیک کنید) دنبال کنید.