07136476172 - 09172030360 [email protected]

زنانی که علم روانشناسی را تغییر دادند.

روانشناسی را معمولا با اسم مردانی چون فروید، اسکینر، جان بی واتسون و دیگر متفکران مرد می شناسیم. متاسفانه کمک ها و مشارکت های بزرگ زنان در کتاب های مرجع روانشناسی معمولا دست کم گرفته شده اند. اما زنان بسیاری در علم روانشناسی بوده اند که به شکل گیری و پیشرفت این علم کمک کرده اند.

 

 

زنان در تاریخچه ی علم روانشناسی کجا قرار دارند؟

اگر شروع به مطالعه ی تاریخچه ی روانشناسی کنید، ممکن است از خود بپرسید آیا همه ی اولین روانشناسان، مرد بوده اند؟

پررنگ بودن حضور مردان به عنوان اولین روانشناسان و بنیانگذاران این علم، باعث می شود این طور به نظربرسد. اما حقیقت این است که زنان، از اولین روز های شکل گیری این علم، در آن سهیم بوده اند.

تخمین ها نشان می دهد که در سال های اولیه ی دهه ی 1900، 12 درصد از روانشناسان ایالات متحده ی آمریکا، زنان بوده اند.

اما در هر صورت بسیاری از زنان روانشناس در این دوره، آماج نابرابری ها، موانع و دشواری ها قرار گرفتند. بسیاری از آن ها اجازه ی تحصیل با مردان را نداشتند. یا مدارکی که با زحمت و تلاش کسب کرده بودند به آن ها اعطا نمی شد.یا به سختی به آن ها جایگاه های استادی و پژوهشی داده می شد تا بتوانند تحقیقات خود را پیش ببرند یا آن ها را چاپ کنند.

زنان، با وجود این نابرابری های جنسیتی ،کمک های بزرگی به علم روانشناسی کرده اند.

در ادامه لیست کوتاهی از این زنان که به شکل گیری و رشد علم روانشناسی کمک کرده اند آمده است.

 

1.آنا فروید(Anna Freud)

زمانی که شما اسم فروید را می شنوید احتمالا اولین شخصی که به ذهن شما می رسد، زیگموند فروید ست. اما دختر این روانکاو مشهور نیز، یک روانکاو تاثیرگذار در عصر خود بوده است.

آنا فروید نه تنها نظریات پدر خود را گسترده تر عنوان و بررسی کرد، بلکه به شکل گیری و پیشرفت شاخه ی روانشناسی کودک کمک های بزرگی کرد.

در بین اقدامات و دستاورد های مهم او، می توان به معرفی مفهوم مکانیزم های دفاعی، و گسترش شاخه ی روانشناسی کودک اشاره کرد.

 

 

2.کارن هورنای(Karen Horney)

کارن هورنای یک روانشناس تاثیر گذار نئوفرویدی بود که به خاطر روانشناسی زنانه اش شناخته می شود. زمانی که فروید ایده ی این را مطرح کرد که زنان “رشک به آلت جنسی مردانه” دارند، هورنای ایده ی  “حسادت به رحم” را در مورد مردان عنوان کرد.او این ایده را عنوان کرد که مردان بسیاری از اعمال خود را در جهت جبران این موضوع که نمی توانند هستی بخش یک فرزند باشند انجام می دهند.

تکذیب بسیاری از ایده های فروید توسط کارن هورنای باعث شد توجه بیشتری معطوف زنان در روانشناسی شود.

تئوری او در مورد نیاز های نوروتیک و باور او به اینکه افراد می توانند در سلامت روان خود دست داشته باشند، از کمک های بزرگ او به روانشناسی بوده است.

 

 

3.مامی فیپس کلارک(Mamie Phipps Clark)

اگر در کتاب های مرجع خود در دوران تحصیل روانشناسی به این اسم برخورده باشید، احتمالا اشاره ای گذرا بوده است. این بسیار تاسف برانگیز است زیرا کلارک کمک های فراوانی به پیشرفت روانشناسی انجام داده است.پژوهش های او روی نژاد، آزمایش معروف Clark Doll از جمله ی این مشارکت هاست.

کلارک اولین زن سیاه پوستی است که از دانشگاه کلمبیا مدرک کسب کرده است. در برابر تمام نابرابری ها و تعصب ها به خاطر جنسیت و نژاد او، کلارک یک زن تاثیرگذار در علم است.پژوهش های او روی هویت نژادی و موضوع اعتماد به نفس، مسیر را برای پژوهش های آینده در زمینه ی “خودپنداره” هموار کرد.

 

 

4. النور مکابی (Eleanor Maccoby)

این نام برای هر کسی که در زمینه ی روانشناسی رشد پژوهشی انجام داده است آشناست.

اعمال پیشروی او در زمینه ی تفاوت های جنسیتی نقش مهمی در شناخت امروزی ما از موضوعاتی ماننند تاثیرات زیستی جنسیت، نقش های جنسیتی و اجتماعی شدن دارد.

او اولین زنی است که در دپارتمان روانشناسی دانشگاه استنفورد، کرسی استادی دریافت کرد.و به گفته ی خودش اولین زنی است که با شلوار ( و نه دامن) در این دانشگاه پای تخته رفت و تدریس انجام داد.

او جوایز زیادی برای کار های خارق العاده ی خود دریافت کرده است. به پاس خدمات او، جایزه ی مکابوی به این نام، اسمگذاری شده است.

 

با ما برای ادامه ی مطلب همراه باشید.

منبع:

verywellmind.com

به این مقاله امتیاز دهید