مقدمه
با تأمل به سال گذشته کرونا، شروع کردم به تشخیص دیوار شعله خودمان که به عنوان پزشکان بهداشت روان مجبور بودیم آن را عرض کنیم. همانطور که کرونا راه خود را در سال 2020 گسترش میداد، من هم مانند دیگران تماشا کردم. پاسخ دادم و واکنش نشان دادم.
زیرا کرونا ما را مجبور به زانو زدن کرد. کووید شروع به تبدیل کردن همه ما به “درون گرا” کرد و ما به عنوان یک عضوی از جامعه سلامت روان مجبور بودیم ساختارهای خود را برای سلامت روان و مراقبت از دیگران از طریق تغییر زندگی دوباره ابداع کنیم.
تغییر کامل به تمام جلسات درمانی آنلاین. کار در مطب ها با ماسک های محافظ صورت. آماده سازی برای آنچه که هر روز ممکن است آشکار شود. در تمام این مدت، با وجود اینکه کارکنان پشت پرده از تغییرات اجرایی و نظارتی چشمگیر در پشت پرده به سر می برند، همچنان در تلاش برای ایجاد ارتباط با بیماران هستند.
سپس، با گسترش کرونا
حتی به عنوان تمرینکنندگان، خود را در موقعیت ناخوشایندی دیدیم. از نتایج خودمان برای آینده اطلاعی نداریم. ما با ابهامات خاص خود مواجه بودیم. بیماران داستان هایی از ترس های غیرمنتظره خاص، آسیب های دیده نشده، از دست دادن عزیزان و تغییرات ناخواسته غمگین را به اشتراک گذاشتند.
ما بهعنوان درمانگر متوجه شدیم که در مورد عدم قطعیتها به دیگران مشاوره میدهیم. در حالی که در واقع، ما بهعنوان پزشکان سلامت روان نمیدانستیم که آینده چه خواهد بود. “ازدواج من به دلیل کرونا با مشکل مواجه شده است”. یا “کسب و کار من نتوانست به خاطر کووید موفق پیش برود.” یا “کرونا من را به محل ناامیدی رساند.”
این عبارات بسیار آشنا تبدیل به «هنجارهای» واقعیت خشن آنچه در زندگی فردی ما، خانوادهها، خانههای ما، و جامعه و فرهنگ جهانی ما اتفاق میافتد، شد. کووید در زندگی شخصی و کار حرفهای ما یک کانون توجه بزرگ، خیرهکننده قرار داد.
تمرینکنندگان و بیماران به طور یکسان شجاعت این را پیدا کردند که از قایق در حال سوختن بیرون بپرند.
آنها توانستند به دریای بزرگتر فراتر بروند. من داستانهای قهرمانانهای از افرادی شنیدم که به دیگران در کسبوکارشان کمک میکردند. خانوادهها اولویتهای خود را برای روابط بیشتر ارزیابی میکردند. ازدواجهایی که صداقت و نوسازی پیدا میکردند. همسایگانی که مشاغل را در جوامع محلی خود تقویت میکردند. به عنوان یک پزشک، مراجعان همچنان مرا با جسارت خود در برابر سختیهای غیرمنتظره و توانایی درونی برای ایجاد یک تغییر عمیق علیرغم غم، از دست دادن و ترس همهگیر، شگفتزده میکردند.
با وجود کرونا بنابراین اکنون اینجا هستیم.
مردم زمانی که از اضطراب های اجتماعی خود می ترسیدند، به آرامی مسیر بازگشت را برای ملاقات چهره به چهره با دیگران، بازگشت به محل کار، دیدار با دوستان و خانواده قدیمی، سفر دوباره و شروع به سرگرمی و شرکت در رستوران ها و کنسرت ها آغاز کردند.
برای برخی، بازگشت به “شرایط عادی” دشوار است. زمانی که بسیاری احساس می کنند منزوی و بدون تعامل اجتماعی هستند. حتی برنامه تلویزیونی Saturday Night Live یک طرح «تنش اجتماعی» اجرا کرد که مردم را در یک مهمانی پس از کووید به تصویر میکشید. در آن بسیاری «فراموش کرده بودند که چگونه مکالمات چهره به چهره «عادی» داشته باشند.
برگشتن در میان انبوهی از مردم میتواند احساس فوقالعاده و در عین حال عجیبی داشته باشد. قابل درک و شاید طنز است. اما به طرز دردناکی درست و شفاف است.
کرونا وحشیانه، زشت و در عین حال در بسیاری از موارد کاملاً دگرگون کننده بوده است.
«کووید اولویتهای من را دوباره تعیین کرد». «کووید به من نشان داد که به زمان بیشتری با فرزندانم نیاز دارم». «کووید به تغییر شکل اولویتهای من برای آنچه واقعاً مهم است کمک کرد.» خانواده ها زمان بیشتری را با هم، زمان کمتری برای رفت و آمد به شغل پیدا کردند. نور بیشتری را به عمق واقعی و ارتباطات شخصی آوردند.
بنابراین، به عنوان پزشک سلامت روان، باید با دریای دائمی تغییر همراه باشم. میدانم که باید انعطافپذیرتر باشم. مهارتهای عاطفی و ذهنی خود را یاد بگیرم و به حضور آنلاین برسم. چگونه می توانم از طریق صفحه نمایش لپ تاپ به فردی مبتلا به افسردگی و اضطراب برسم؟ مهارتها و پاسخهای احساسی که باید در تغییر به افزایش جلسات درمانی روی صفحه نمایش ادامه دهم، چیست؟
با قرار دادن انگشتان روی نبض طبیعی جدید خود، به یک حضور آنلاین نیاز داریم.
به نظر من ضروری است که درمان آنلاین به رشد خود ادامه دهد. برای جامعه سلامت روان ضروری می باشد. ما به عقب بر نمی گردیم. ممکن است چیزهایی آشنا به نظر برسند، اما فقط مبهم.
شعبده بازی های زیادی در حال انجام است. تغییری که ما به عنوان پزشکان سلامت باید ایجاد کنیم. ما باید در آن به سرعت خوب شویم. آینده صنعت سلامت روان ما به شکلی که قبلاً هرگز پیش نیامده در حال گسترش است.
هر ایالت و فرآیند مقررات صدور مجوز آن نیز باید در نظر گرفته شود. جنبه مثبت این است، آیا گاهی اوقات این چیزی نیست که ما برای پیشبرد کار عمیق تر به آن نیاز داریم؟ برای اینکه در گوش دادن خود مؤثرتر، در دسترس تر، شفاف تر باشیم و در تلاش برای شفا دادن و کمک به دیگران بزرگتر باشیم؟
کرونا همه ما را ویران کرد.
ما در مرحله «بهبودی» هستیم. سوال من از همه ما این است که به چه چیزی پایبند هستیم؟ چه چیزی را رها می کنیم. زیرا زمان تغییر در زندگی شخصی، خانواده و روابط ما فرا رسیده است. چگونه می توانیم دسترسی بیشتر، شفافیت و شفقت بیشتر را از طریق حضور آنلاین سلامت روان حرفه ای پیاده سازی کنیم؟
پس بله، قایق شعله ور آنجاست. ما جسارت پریدن از دیوارهای آتش به دریای بزرگتر را یافته ایم. و اکنون ما باید به عنوان تمرینکنندگان شروع به قدم زدن در آن آبهای متلاطم و غیرقابل پیشبینی کنیم. کشف کنیم که چگونه میتوانیم خود و دیگران را با خیال راحت و با اطمینان به ساحل برسانیم. میدانم که کار ما بهعنوان پزشکان سلامت روان هرگز مهمتر، چالشبرانگیزتر، و در نهایت و به مثبتترین شکل، دگرگونکنندهتر نبوده است. بیایید با هم به دریای آزاد برویم.
-Elizabeth Power, MFT
همانطور که یک مرد وحشت زده در یک قایق در حال سوختن تنها یک راه برای باقی عمر خود دارد. ما باید با شجاعت از میان دیوارهای شعله به سمت دریای بزرگتر حرکت کنیم.
-مارک نپو، کتاب بیداری.
منبع: COVID Reflections of a Psychotherapist | Achieve Medical Center
درباره نویسنده
خجسته رحیمی جابری، پژوهشگر دکترای تخصصی علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز و نویسنده وب سایت انستیتو سلامت مغز دانا. زمینه کاری تخصصی ایشان مشکلات حافظه و آلزایمر است وی بیش از 20 مقاله معتبر بین المللی در این زمینه به چاپ رسانده است. می توانید پژوهش های او را در اینجا (کلیک کنید) دنبال کنید.