وابستگی شدید به چیزی طوریکه نتوان آن را کنترل کرد یا کنار گذاشت و همچنین زندگی ما را تحت تاثیر منفی قرار دهد. شاید این تعریف خوبی برای اعتیاد باشد. یک مطالعه جدید با هدف روشن کردن نقش مناطق فرعی هسته اکومبنس در اعتیاد است.
منبع: دانشگاه بینگهامتون
کمک مالی پنج ساله 2.59 میلیون دلاری از سوی مؤسسه ملی بهداشت به یک استاد روانشناسی در دانشگاه بینگهامتون، دانشگاه ایالتی نیویورک اجازه می دهد تا مکانیسم های اعتیاد را مطالعه کند.
انوشری کارخانیس، استادیار روانشناسی دانشگاه بینگهامتون، همراه با جسیکا، دانشیار دانشگاه درکسل، کمک مالی 5 ساله به مبلغ 2.59 میلیون دلار از مؤسسه ملی بهداشت برای پروژه خود دریافت کردند: «مکانیسمهای تفاوتهای روستروکودال در تأثیرات گیرندههای کاپا اکومبال اپیوئیدی بر اتانول ”
کارخانیس گفت: «این پروژه به ما اجازه میدهد تا به جمعیتهای نورون خاصی نگاه کنیم و اینکه چگونه این گیرنده خاص که در حال مطالعه آن هستیم، دو جمعیت مختلف نورون را در ناحیهای از مغز تعدیل میکند.»
کارخانیس برای اولین بار تحقیق در مورد تنظیم افزایش گیرنده های اپیوئیدی کاپا اکومبال را در طی دوره فوق دکتری در دانشکده پزشکی ویک فارست آغاز کرد. بسیاری از آزمایشگاهها در ایالات متحده، از جمله آزمایشگاه او، نشان دادهاند که این گیرنده تنظیم شده است، به این معنی که عملکرد آن پس از قرار گرفتن در معرض الکل در سنین مختلف افزایش مییابد.
مطالعات اخیر که در ابتدا در پردازش اعتیاد در مدلهای حیوانی نقش داشت، نشان داده است که گیرندههای مواد افیونی ارتباط محکمی با اعتیاد در جمعیتهای انسانی نیز دارند.
به عنوان مثال، داروی نالترکسون – که بیشتر با درمان مصرف بیش از حد مواد افیونی مرتبط است، اما برای مبارزه با اختلال مصرف الکل نیز استفاده می شود – تمام گیرنده های مواد افیونی در مغز را مسدود می کند.
پروژه جدید
این پروژه تحقیقاتی بر روی نواحی فرعی منقاری (قدامی) و دمی (خلفی) پوسته هسته اکومبنس متمرکز است که در پردازش های مربوط به احساسات و تقویت نقش دارد. فرضیه این است که دو منطقه فرعی پوسته به دستکاریهای دارویی گیرنده اپیوئیدی کاپا و مصرف الکل بسیار متفاوت پاسخ میدهند.
مغز رفتار را با دوپامین پاداش می دهد، اما ماده شیمیایی آلی به تنهایی بازی را انجام نمی دهد. هر سیستم انتقال دهنده عصبی تا حدی درگیر است.
تحقیقات کارخانیس سیستم سروتونین را که در خلق و خو، عواطف و استرس نقش دارد، همراه با دوپامین مورد هدف قرار می دهد. محققان بر این باورند که گیرنده های اپیوئیدی کاپا هر دو سیستم انتقال دهنده عصبی را تعدیل می کنند، اما هنوز مکانیسم و اینکه آیا هر سیستم به طور متفاوتی تنظیم می شود، نمی دانند.
در این پروژه پنج ساله، کارخانیس و بارسون امیدوارند به این سوال پاسخ دهند و ببینند که وقتی یک موجود زنده در معرض الکل قرار می گیرد، مدولاسیون سیستم های انتقال دهنده عصبی چگونه تغییر می کند.
آنها در تحقیقات خود از موشها و ترکیبی از تزریقهای میکرو و فناوریهای ویروسی برای دستکاری جمعیتهای عصبی خاص استفاده خواهند کرد. آزمایشگاه کارخانیس همچنین از ولتامتری چرخهای اسکن سریع، یک روش الکتروتحلیلی، برای اندازهگیری آزادسازی انتقالدهندههای عصبی استفاده میکند.
ایده از کجا آمد؟!
ایده پشت این پروژه در کنفرانسی جرقه زد، جایی که بارسون از کارخانی دعوت کرده بود در یک پانل سخنرانی کند. در سخنرانی خود، دومی به تفاوتهای روسترو-دمی در انتقال دوپامین به دنبال فعالسازی گیرنده اپیوئیدی کاپا اشاره کرد.
پس از آن، آنها با قهوه در مورد دادههایی که بارسون در آزمایشگاهش مشاهده میکرد، صحبت کردند، پس از اینکه یکی از دانشآموزانش پس از انجام تزریقهای کوچکی که گیرندههای اپیوئیدی کاپا را در امتداد محور روسترو-دمی در هسته اکومبنس فعال میکرد، اثرات متضادی مشاهده کرد. داده های بارسون با داده های تولید شده توسط کارخانی به خوبی کار می کرد
کارخانیس به یاد آورد که ما به معنای واقعی کلمه طرحی را بر روی یک دستمال کاغذی ترسیم کردیم که نوعی شوخی در علم در مورد چگونگی شکل گیری ایده های علمی است.
در دراز مدت، این تحقیق می تواند گزینه های درمانی را برای افرادی که از اختلال مصرف الکل رنج می برند، بهبود بخشد. در حالی که نالترکسون موثر است، عوارض جانبی متعددی نیز دارد و بسیاری از بیماران درمان را دنبال نمی کنند. تحقیقات ممکن است راههایی برای کاهش دوز نالترکسون یا داروهای دیگری پیدا کنند که میتوانند درمان را هدف قرار دهند.
این کمک هزینه در واقع به آزمایشگاه من این فرصت را می دهد تا در مسیر بسیار جدیدی مانند تشخیص سروتونین حرکت کند. کارخانی گفت: تکنیکی که من در آزمایشگاهم استفاده می کنم خیلی رایج نیست. “این آزمایشگاه من را با یک منطقه بسیار جدید مرتبط می کند و نقش سروتونین را در اختلال مصرف الکل برجسته می کند.”
اعتیاد
اعتیاد با مغز چه می کند؟
اعتیاد در سطوح مختلف بر مغز تأثیر می گذارد. ترکیبات شیمیایی موجود در محرک ها، نیکوتین، مواد افیونی، الکل و آرام بخش ها پس از مصرف وارد مغز و جریان خون می شوند. هنگامی که یک ماده شیمیایی وارد مغز می شود، می تواند باعث شود افراد کنترل تکانه های خود را از دست بدهند یا هوس یک ماده مضر کنند.
وقتی فردی اعتیاد پیدا می کند، مغز به دنبال پاداش این ماده است. این به دلیل تحریک شدید سیستم پاداش مغز است. در پاسخ، بسیاری از کاربران به استفاده از این ماده ادامه می دهند. این می تواند منجر به مجموعه ای از احساسات سرخوشانه و ویژگی های رفتاری عجیب شود. اعتیاد طولانی مدت می تواند پیامدهای شدیدی مانند آسیب مغزی داشته باشد و حتی می تواند منجر به مرگ شود.
بیوشیمی اعتیاد
مغز بر اساس عوامل متعددی مانند نوع و تعداد مواد مصرفی، دفعات مصرف و مرحله اعتیاد به اعتیاد پاسخ می دهد. برای مثال، اگر فردی از کوکائین استفاده کند، متوجه احساس سرخوشی می شود. این به این دلیل است که کوکائین روانگردان است.
و بر ناحیهای از مغز که لذت و انگیزه را کنترل میکند، تأثیر میگذارد. یک انفجار کوتاه و قدرتمند از دوپامین وجود دارد، ماده شیمیایی که باعث می شود بسیاری از افراد احساس سرخوشی کنند. این احساس می تواند آنقدر شدید باشد که میل شدید به ادامه مصرف ممکن است ایجاد شود.
هرچه کسی بیشتر از یک ماده مخدر سوء استفاده کند، ممکن است بیشتر به مصرف آن ادامه دهد، مگر اینکه برای غلبه بر یک اعتیاد تهدید کننده زندگی کمک دریافت کند. هنگامی که این ماده شیمیایی بر مغز تأثیر می گذارد، افراد می توانند علائم فیزیکی و همچنین تأثیر این ماده شیمیایی را در سراسر سیستم عصبی خود احساس کنند.
علائم می تواند شامل ضربان قلب سریع، پارانویا، حالت تهوع، توهم و سایر احساسات مزاحم باشد که فرد کنترل کمی روی آنها دارد. او ممکن است بدون توجه به هزینه، از مصرف این ماده برای حفظ عادت خود دچار شود. در نتیجه این کنترل قدرتمند سوء مصرف مواد، افراد می توانند به روش های غیرقابل تشخیصی رفتار کنند. این ممکن است به دوستان و خانواده مربوط باشد.
سید مهدی ساداتی هستم. عاشق مغز! داروساز و دانشجوی دکترای تخصصی علوم اعصاب. عضو تیم مرکز سلامت مغز دانا! از علاقه هام شناسوندن کارایی های هیجان انگیز مغز به زبان ساده به آدمهاست! جست و جو می کنم در افسردگی، داروهای موثر بر مغز و سایر بیماری های حوزه ی روان و البته نوروپلاستیسیتی!