اعتیاد به خشم
به عنوان بخشی از مکانیزم جنگ یا گریز که در همه ی پستانداران وجود دارد، خشم، گروهی از عضلات و قسمت های بدن را فعال می کند.
مواد شیمیایی ترشح شده در مغز در حین تجربه ی خشم- بیشتر هورومون اپی نفرین و انتقال دهنده ی عصبی نوراپی نفرین- مانند آمفتامین در کنار یک مسکن عمل می کنند. آن ها، یک افزایش انرژی را باعث می شوند و درد را بی حس می کنند.
اپی نفرین یک هورمون قدرتمند است. این هورمون گاهی به طور مستقیم به قلب تزریق می شود تا افرادی که قلبشان ایستاده ، بازیابی شوند.
خشم یک احساس طبیعی است اما این هورمون برای دفاع از محدوده ی زندگی تکامل یافته است نه برای خشم ناشی از ماندن در ترافیک یا دعوا با همسر!
مانند هر آمفتامینی، زمانی که افزایش انرژی و خشم به پایان برسد، شما انرژی خود را از دست می دهید و هجوم انرژی در آینده کاهش پیدا می کند. به همین دلیل است که معمولا هر تجربه ی خشمی، با افسرده خویی بعد از آن همراه است.
به این مسئله فکر کنید. احتمالا بار آخری که عصبانی شده اید، بعد از آن خلقتان پایین آمده است و احساس افسردگی کرده اید. هر چه بیشتر خشم را احساس کنیم، بعد از آن بیشتر احساس خستگی و از دست دادن انرژی می کنیم.
این خستگی، تنها از علائم فیزیکی بعد از خشم است. علاوه بر این در زمان خشم، معمولا افراد کار هایی را انجام می دهند یا رفتار هایی دارند که بعد از فروکش شدن خشم، نسبت به آن ها احساس شرم می کنند. برای مثال ممکن است در حالت عصبانیت، عزیزان خود را با حرفهای خود برنجانیم.
اما زمانی که این افزایش انرژی ناشی از خشم به طور مکرر استفاده شود، یک تله ی اعتیادی به وجود می آید. در این صورت به نظر می رسد خشم، راهی برای فرار از احساس افسردگی و خمودگی است.گرچه همانظور که گفتیم، خشم در نهایت منجر به افسردگی بیشتر می شود.
به بیان دیگر، مغز به دنبال بهانه هایی می گردد تا شما عصبانی باشید- و در نتیجه انرژی داشته باشید.
ممکن است شما دچار اعتیاد به خشم باشید اگر:
- از خشم استفاده می کنید تا انرژی کسب کنید یا انگیزه داشته باشید. این امر معمولا هنگامی رخ می دهدکه شما ، برای انجام دادن کاری که مجبور هستید عصبانی می شوید. برای مثال زمان پرداخت قبض هایتان. خشم به شما انرژی کافی برای انجام دادن کار را می دهد گرچه ممکن است با بهره وری زیادی آن کار را انجام ندهید.
- از خشم برای کاهش درد استفاده می کنید. زمانی که خشمگین نیستید درد بیشتر است.
- از خشم برای افزایش اعتماد به نفس استفاده می کنید. اگر تنها در زمانی که خشمگین هستید، احساس بزرگی می کنید، احتمالا به خشم معتاد می شوید.
- از خشم برای کاهش اضطراب به خصوص در شرایط ابهام و نامشخص استفاده می کنید. اگر زمانی که چیزها از روند معمول خارج می شوند شما شروع به انتقاد از دیگران می کنید، این امکان وجود دراد که از خشم به عنوان سپر اضطراب استفاده می کنید.
- از خشم برای بیرون آمدن از افسردگی استفاده می کنید. این کار شما را در یک ترن هوایی قرار می دهد. زیرا شما تنها در دو حالت به سر می برید: یا در خالت خشم و رنجش، یا در حالت خستگی و خمودگی
این آزمون را انجام دهید تا دید بهتری نسبت به خشم خود پیدا کنید:
من از خشم یا رنجش استفاده می کنم تا:
- برای افزایش انرژی و انگیزه( من نمی توانم بدون مقداری خشم کارهایم را انجام دهم)
- برای کاهش درد( زمانی که خشمگین نیستم دردی دارم)
- برای افزایش اعتماد به نفس( تنها در زمان خشم احساس قوی بودن دارم)
- زمانی که اضطراب دارم
- زمانی که افسرده هستم
- برای افزایش حس حق به جانب بودن
- برای تنبیه افرادی که دیدگاهشان با من یکی نیست
- تقریبا هر روز، و کمتر از چند دقیقه در هر روز، خشمگین میشوم.
هر کدام از موارد بالا که در مورد شما صدق کند به معنای وابستگی به خشم است.شما می توانید با شناخت بهتر خود و کمک گرفتن از روانشناس، این موضوع را عمیق تر بررسی کنید.
منبع: