غروب خورشید را در یک اقیانوس تصور کنید. افق دور دست و عظیم، یک درخشش به رنگ نارنجی و صورتی را در سراسر آسمان گسترده است. مرغان دریایی در حال پرواز هستند و شن های ساحل انگشتان پا را لمس می کنند.
بسیاری از مردم قادر خواهند بود غروب خورشید را به وضوح تصور کنند – تقریباً مانند دیدن یک اتفاق واقعی. درحالیکه برای عده ای، این تصویر مبهم و زودگذر است.
اگر به هیچ وجه نمی توانید در ذهن خود تصویر سازی کنید، ممکن است شما یکی از 2-5 درصد افرادی باشید که مبتلا به آفانتازی هستند، شرایطی که شامل نقص در تصاویر بصری ذهنی است.
دکتر الکسی داوس، در دانشکده روانشناسی UNSW توضیح می دهد:
“اکثر ما فکر می کنیم که همه مردم از تصویر سازی بصری ذهنی بهره مند هستند، موردی اساسی برای نحوه دیدن جهان اطراف و حرکت در آن. اما داشتن ذهن “نابینا” برای سفرهای ذهنی که هر روز هنگام تصور کردن، به خاطر سپردن، احساس کردن و خواب دیدن انجام می دهیم، به چه معناست؟ “
این مطالعه بر روی بیش از 250 نفر انجام شد که به بیماری آفانتازیا در خود پی برده بودند و در واقع یکی از بزرگترین مطالعات در مورد آفانتازیاسی است.
“ما دریافتیم که آفانتازیا تنها شامل فقدان تصاویر بصری ذهنی نیست، بلکه با الگوی گسترده ای از تغییرات در سایر فرآیندهای مهم شناختی نیز همراه است.”
“افراد مبتلا به آفانتازیا توانایی کمتری در یادآوری گذشته، تصور آینده و حتی خواب دیدن داشتند.”
شرکت کنندگان در این مطالعه مجموعه ای از پرسشنامه ها در مورد موضوعاتی مانند قدرت تصویرسازی و حافظه را تکمیل کردند. نتایج با پاسخ 400 نفر در دو گروه کنترل مقایسه شد.
به عنوان مثال، از شرکت کنندگان خواسته شد صحنه ای از زندگی خود را به یاد بیاورند و میزان وضوح این تصویرسازی ها را با استفاده از یک مقیاس که شامل پنج سطح مختلف است، ارزیابی کنند.
“داده های ما علائم و نشانگرهایی را نشان می دهند که با تغییراتی در تصاویر، حافظه و رویاپردازی ایجاد می شود.”
اختلالات دیگر در ارتباط با آفانتازیا:
در حالی که افراد مبتلا به آفانتازیا نمی توانستند تصویری از غروب خورشید را که در بالا ذکر شد، تصور کنند، بسیاری از افراد سالم می توانستند احساس شن و ماسه را بین انگشتان پا، یا صدای مرغ دریایی و امواج تصور کنند.
با این حال، 26 درصد از شرکت کنندگان در مطالعه aphantasic، فقدان تصاویر ذهنی چند حسی از جمله تصور صدا، لمس، حرکت، طعم، بو و احساسات را گزارش کردند.
پروفسور جوئل پیرسون، نویسنده ارشد مقاله و مدیر آزمایشگاه ذهن آیندگان علوم UNSW اظهار داشت: “این اولین داده علمی است که ما نشان می دهیم زیرگروه های بالقوه ای برای اختلال آفانتازیا وجود دارد.”
جالب اینکه، تصاویر فضایی – توانایی تصور فاصله یا رابطه محلی بین اشیاء – تنها حالتی از تصاویر حسی بود که هیچ تغییر قابل توجهی در بین آفانتزیک و افرادی که قادر به تجسم بودند را نشان نداد.
در عمل، شناخت فضایی این توانایی را به فرد می دهد که بتواند تصور کند چگونه شکل خاصی در یک چیدمان خاص قرار می گیرد، یا نحوه حرکت از A تا B هنگام رانندگی را به خاطر آورد.
رؤیا و یادآوری خاطرات
در حالی که تجسم غروب خورشید یک عمل ارادی است، اشکال غیر ارادی شناخت – مانند رویا – نیز در افراد مبتلا به آفانتازیا کمتر دیده می شود.
پروفسور پیرسون توضیح می دهد: “آفانتازیک ها رؤیاهای کمتری را در خواب مشاهده می کنند، و به نظر می رسد رؤیایی که می سازند کمتر دارای جزئیات حسی واضح هستند.”
“این نشان می دهد که هر عملکرد شناختی که شامل یک مؤلفه تصویری حسی باشد – خواه ارادی یا غیر ارادی باشد – به احتمال زیاد آن عملکرد در آفانتازیا کاهش می یابد.”
افراد همچنین خاطرات کمتری از گذشته های خود را توانستند به یاد بیاورند و توانایی قابل توجه کمتری را برای به یاد آوردن وقایع زندگی گذشته به طور کلی گزارش دادند.
“کار ما مطالعه ای است که نشان می دهد توانایی افراد برای یادآوری گذشته و چشم انداز آینده کاهش می یابد.” “این نشان می دهد که تصاویر بصری ممکن است نقش مهمی در فرآیندهای حافظه داشته باشند.”
در حالی که تا یک میلیون استرالیایی ممکن است دچار بیماری آفانتازیا باشد، اما تا به امروز اطلاعات نسبتاً کمی درباره آن شناخته شده است، به طوریکه تاکنون، کمتر از 10 مطالعه علمی در مورد این بیماری وجود دارد.
برای تعمیق درک ما از آفانتازیا و چگونگی تأثیر آن بر زندگی روزمره افرادی که آن را تجربه می کنند، تحقیقات بیشتری لازم است.
محققان خاطرنشان کردند: گرچه این مطالعه از نظر دامنه و اندازه نمونه نسبتاً بسیار قابل توجه است، اما براساس گزارشهای خود شرکت کنندگان، انجام شده است. در مرحله بعد، آنها قصد دارند تا با استفاده از اندازه گیری هایی که می توانند بصورت عینی آزمایش شوند، مانند تجزیه و تحلیل خاطرات افراد، این مطالعه را انجام دهند.
برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.
منبع:
“A cognitive profile of multi-sensory imagery, memory and dreaming in aphantasia”. by Alexei J. Dawes et al.
Scientific Reports
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.